دوسالگی قمری آوا جونم
سلام عزیز دلم امروز می خواستم دومین سالگرد قمری تولدت رو بهت تبریک بگم عسلکم 22رمضان هر سال من یاد روزی می افتم که تو رو عاشقانه در آغوش کشیدم و برای همیشه در قلب خودم جای دادم یادمه اون شب مامان فاطی پیشمون مونده بود ... تلویزیون اتاق رو روشن کرد تا دعاهای احیا رو گوش کنیم .... من نیمه هوشیار بودم و بر اثر داروها هی خوابم می برد.... سال بعدش که پارسال بود شب بیست و سوم احیا بودیم ..امسال هم رفتیم همون مهدیه با عمه جون .... امسال شب بیست و یکم هم رفتیم :) ...از ساعت حدودا 11:30 رفتیم شما که کلی سر حال بودی و هی می خواستی بازی کنی... یه کم اون طرف تر یه نی نی رو دیدی خلاصه حدودا یه...